
به گزارش حقوق 24: سیامک پاکباز، وکیل دادگستری، در یادداشتی به حکم AFC به نتیجه ۳-۰ به ضرر سپاهان واکنش نشان داد و نوشت: من این موضوع را یک موضوع ملی میدانم، نه موضوعی که فقط به یک تیم فوتبال خاص مربوط شود.
موضوعی که میشد قبل از اینکه تبدیل به یک چالش و بحران شود، با تدبیر و درایت و اندکی نرمش بدون لجاجت، سرافرازانه و عزتمندانه از آن عبور کرد.
حسب مسموع در روز مسابقه، مدیران باشگاه سپاهان در پی اخطارهای ناظر “ای اف سی”، متوسل به امام جمعه و استانداری اصفهان میشوند و از آنها استمزاج میکنند که آیا اجازه دارند تندیسها را بردارند تا بازی برگزار شود یا خیر؟ بعید میدانم خطرات احتمالی این موضوع را گوشزد نکرده باشند و با این حال، دستور میرسد که تندیسها نباید برداشته شوند.
در باب مدیریت بحرانی که گویی از یک روز قبل از مسابقه در شرف شکل گیری بود و مدیران سپاهان، چندان جدی نگرفته بودند، حرف و سخن بسیار است؛ از جمله اینکه چرا مثلاً بجای تماس با امام جمعه و استاندار، با مقامات وزارت ورزش و وزارت امور خارجه تماس گرفته نشد؟
جالب اینکه همین چند ماه قبل، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در واکنش به وجود تصویری از سردار سلیمانی در اتاقی در وزارت امور خارجه کشورمان، از ورود به آن اتاق امتناع ورزید و در نهایت مجبور شدیم اتاق مذاکره را عوض کنیم!
از یک طرف بر طبل آشتی و توافق و صلح با عربستان میگوییم و از آن طرف انگار میخواهیم لج طرف مقابل را در آوریم!
اما در فقره اخیر…
ما که به خیال خودمان کم نیاوردیم و عزت خود را فدای مقاصد شوم عربستانیها نکردیم و نه تنها تندیسها را بر نداشتیم بلکه اتفاقاً یک بنر بزرگ حاوی تصویر سردار سلیمانی، آن بالا بالای ورزشگاه نصب کردیم. اما باید ببینیم نتیجه این رفتار چه شد؟
1- نتیجه بازی را سه هیچ محکوم شدیم.
2- از میزبانی در سه دیدار بعدی محروم شدیم و تنها دلخوشی مردم یک شهر برای دیدن بازیهای تیم محبوبشان با مخاطره جدی مواجه شد.
3- در حکم صادره آمده است که اگر تندیسها و بنری که اتفاقاً در همین چند روز اخیر به ورزشگاه اضافه شده است را بر نداریم، همین آش خواهد و همین کاسه… یعنی از میزبانیهای بعدی هم خبری نیست و جرایم سنگینتری هم برایمان در نظر میگیرند!!!
4- حدود صد میلیارد ریال هم جریمه شدیم… فعلاً علیالحساب!
داستان ورزشگاه نقش جهان، فارغ از شهر و رنگ و کریهای فوتبالی مرسوم، داستان غمانگیزی است… شاید با شنیدن این داستان، ماجراهای زیادی در طول تاریخ در ذهنمان تداعی شود.
داستان ورزشگاه نقش جهان، فارغ از شهر و رنگ و کریهای فوتبالی مرسوم، داستان غمانگیزی است… شاید با شنیدن این داستان، ماجراهای زیادی در طول تاریخ در ذهنمان تداعی شود. از صلح حدیبیه و صلح امام حسن گرفته تا پدیرفتن قطعنامه ۵۹۸ در جنگ ایران و عراق و نرمش قهرمانانهای که رهبری چندسال پیش به زبان آوردند…
باید از مدیران سپاهان پرسید دلیل اینکه کاسه داغتر از آش شدید چه بود؟ مگر همین چندی قبل وزیر امور خارجه کشورمان در بالاترین سطح سیاسی، بنا به مصالح و منافع ملی، محل مذاکره را تغییر نداد؟ مگر در ورزشگاه آزادی که نماد ورزش ایران است، نمیتوانستند از این رفتارها بکنند؟ خودشیرینی و پاچهخواریهای سیاسی برخی مدیران که میخواهند هر طور شده صندلیهای خود را حفظ کنند، اینچنین برای یک تیم و یک شهر و یک کشور، هزینه تراشی میکند!
ثبت دیدگاه