رأی وحدت رویه درخصوص عدم وجاهت قانونی رسیدگی مجدد
دیوان عدالت اداری به شکایاتی که به موجب آرای قطعی
دیوان اعتبار امر مختوم را یافتهاند
تاریخ: 16/2/ 1380شماره دادنامه: 42کلاسه پرونده: 79/180
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: اداره کل حقوقی شهرداری تهران
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آرای صادره از شعبه اول هیأت تجدیدنظر و شعبه اول تجدیدنظر و شعبه 8 دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف: 1ـ شعبه هفدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 72/705 موضوع شکایت آقای براتعلی کریمی به طرفیت شهرداری منطقه 17 تهران به خواسته رسیدگی به رأی 206 مورخ 22/2/1372 و 535 مورخ 22/4/1372 کمیسیونهای بدوی تجدیدنظر ماده صد قانون شهرداریها در ارتباط با پلاک2324/2398 به شرح دادنامه شماره 678 مورخ 26/8/ 1373چنین رأی صادر نموده است, نظر به اینکه کمیسیون بدوی ماده صد قانون شهرداریها موظف بوده مفاد تبصره یک ماده صد را قبل از اتخاذ تصمیم به صدور رأی عمل به شاکی اخطار نماید ظرف ده روز از تاریخ وصول اخطاریه دفاع کتبی خود را به کمیسیون ارسال دارد که به این وظیفه عمل ننموده است, بنابه مراتب رأی بدوی و به تبع آن رأی تجدیدنظر کمیسیونهای ماده صد مخدوش و خواسته شاکی از این حیث موجه است و حکم به ورود شکایت و نقض رأیهای مذکور صادر میگردد. 2ـ شعبه اول هیأت تجدیدنظر در رسیدگی به تقاضای تجدیدنظر اداره کل حقوقی شهرداری تهران نسبت به دادنامه شماره 678 مورخ 16/8/1373 صادره از شعبه 17 دیوان در پرونده کلاسه 72/705 به شرح دادنامه شماره 341 مورخ 3/5/1375 را با موجه تشخیص دادن اعتراض اداره کل حقوقی شهرداری تهران به دادنامه 678 مورخ 16/8/1373 صادره از شعبه 17, دادنامه بدوی را فسخ و شکایت را رد نموده است.
ب ـ1ـ شعبه سیزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 76/1629 موضوع شکایت آقای اسداله سلیمانی به طرفیت کمیسیون ماده صد قانون شهرداریها به خواسته ابطال رأی کمیسیون ماده صد به شرح دادنامه شماره 605 مورخ 8/6/1378 چنین رأی صادر نموده است, با توجه به مستندات پرونده و پروانه کسب و اینکه علیرغم ادعای شهرداری مبنی بر فقدان سوابق کسبی معتبر آقای براتعلی کریمی (مالک قبلی) به موجب نامه مورخ 22/9/1375 ارسالی به شهرداری منطقه اعلام داشته که به لحاظ تشرف به مکه معظمه نتوانسته مدارک لازم را به کمیسیون ارائه نماید و کمیسیون نیز بدون ملاحظه سوابق مورد نظر مالک به صدور رأی بر محکومیت مبادرت نموده است و نظر به اینکه شاکی فعلی نیز به موجب دادخواست تقدیمی معتقد است که کاروانسراهای قدیمی تجاری بودهاند و در زمان خرید آن ملک در سال 1349 از ملک به عنوان محل تجاری استفاده میشده… که به هر تقدیر در زمینه موقعیت پلاک و مستحدثات آن به صورت قطعی و دقیق بررسی و اظهار نظر نشده و با وضعیت موجود احتمال تضییع حق شاکی میرود علیهذا حکم به ورود شکایت صادر میگردد. 2ـ شعبه اول تجدیدنظر دیوان در رسیدگی به تقاضای تجدیدنظر کمیسیون ماده صد شهرداری به خواسته نقض دادنامه شماره 605 مورخ 8/6/1378 شعبه سیزدهم به شرح دادنامه 164 مورخ 12/2/1379 ضمن رد اعتراض تجدیدنظر خواه دادنامه بدوی را عیناً تأیید نموده است. جـشعبه هشتم در رسیدگی به پرونده کلاسه 77/310 موضوع شکایت آقای اسداله سلیمانی به طرفیت شهرداری منطقه 17 تهران به خواسته اعتراض به رأی شماره 525 مورخ 22/4/1372 کمیسیون تجدیدنظر ماده صد شهرداری به شرح دادنامه شماره 1219 مورخ 18/9/1378 چنین رأی صادر نموده است, نظر به اینکه در پرونده کلاسه 72/705 شعبه هفدهم که منتهی به صدور دادنامه شماره 678 مورخ 16/8/1373 گردیده و منتهی به رأی قطعی شماره 341 مورخ 3/5/1375 هیأت اول تجدیدنظر گردیده, مورد از شمول بند پ ماده 14 آیین دادرسی دیوان عدالت اداری تشخیص و قرار رد شکایت صادر میگردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت الاسلام و المسلمین دری نجف آبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
اعتراض آقای براتعلی کریمی مالک پلاک ثبتی 2324/2398 نسبت به رأی قطعی 525 ک 7مورخ 22/4/1372 کمیسیون ماده صد قانون شهرداری مورد رسیدگی قرار گرفته و به شرح دادنامه قطعی شماره 341 مورخ 3/5/1375 هیأت اول تجدیدنظر دیوان مردود اعلام شده و با این کیفیت موضوع اعتراض نسبت به رأی قطعی کمیسیون مذکور اعتبار امر مختوم را یافته و در نتیجه رسیدگی مجدد نسبت به همان اعتراض از طرف مالک یا وکیل و یا قائم مقام قانونی او مستنداً به بند ت ماده 20 آیین دادرسی دیوان وجاهت قانونی نداشته است. بنابراین دادنامه شماره 1219 مورخ 18/9/1378 شعبه هشتم بدوی دیوان که متضمن این معنی میباشد موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد قسمت آخر ماده (20) اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1/2/1378 برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
منبع سایت صلح
ثبت دیدگاه