ابطال دو بخشنامه اداره نظام وظیفه عمومی مبنی بر محسوب گردیدن
تغییر رشته تحصیلی بدون انقطاع دوره تحصیل از مصادیق
ترک تحصیل و غیبت غیرموجه
تاریخ: 30/9/1382
شماره دادنامه: 386
کلاسه پرونده: 81/428
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: آقای ابوالقاسم اسفندیاری
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بخشنامههای شماره 52/34/03/402 مورخ 29/6/1376 و 72/34/3/402 مورخ 4/7/1377 اداره نظام وظیفه عمومی
مقدمه: شاکی طی شکایتنامه تقدیمی اعلام داشتهاند، بخشنامههای شماره 52/34/03/402 مورخ 29/6/1376 و72/34/3/402 مورخ 4/7/1377 اداره نظام وظیفه عمومی به دلایل زیر ناقض قانون میباشد: 1ـ اصل 169 قانون اساسی مؤید آن است که قانون عطف بماسبق نمیشود چه رسد به بخشنامه 2ـ قانون مقدم است بر بخشنامه 3ـ مواد 9 و 13 و 16 آییننامه اجرایی قانون نظام وظیفه بخش معافیت تحصیلی و بند ج و د دفترچه آزمون سراسری دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1372 و نامه مورخ 22/4/1379 رییس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون کافی به مقصود بوده و فرزند اینجانب در سال 1372 از رشته فوق دیپلم دامپزشکی به دکترای دامپزشکی در راستای مقررات بوده و بخشنامههای مورد شکایت خلاف قانون نظام وظیفه عمومی و خارج از حدود اختیارات قوه مجریه است.
بنابه مراتب خواستار ابطال آنها میباشم. معاون وظیفه عمومی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره82/3034/10/06ـ1ـ23 مورخ 28/2/1382 اعلام داشتهاند، مستنداً به قسمت موخر ماده 35 قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب 29/7/1363 مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه….«دانشجویان تا زمانی که اشتغال به تحصیل دارند (منصرف یا اخراج نشده باشند) میتوانند از معافیت تحصیلی استفاده نمایند، مشروط به اینکه دارای غیبت غیرموجه نباشند و این معافیت فقط برای یکبار داده خواهدشد» قید اخیر ماده مارالذکر مفید این معنی است که وقوع هر یک از شقوق انصراف، اخراج یا ترک تحصیل در هر مقطع تحصیلی دانشجویان مشمول مفاد ماده34 خواهد شد که حاکیست: … دانشجویان و طلاب علوم دینی مشمول «به محض ترک تحصیل یا اخراج و یا فراغ از تحصیل» باید برای انجام خدمت دوره ضرورت خود را معرفی نمایند. 2ـ ماده 11 آییننامه اجرایی بخش معافیت تحصیلی در خصوص موضوع حجت را تمام کرده و مفاداً حق شرکت مجدد (با داشتن معافیت تحصیلی) را منوط به منحل شدن دانشگاه محل تحصیل یا حذف رشته تحصیلی نموده، به حکومت این ماده شاکی در حالی که در سال 1370 دانشجوی مقطع کاردانی بوده مجوزی برای شرکت مجدد در کنکور سراسری در مقطع دکتری را نداشته و مرتکب تخلف شده است. چه، مستفاد از ماده 34 قانون مانحن فیه پس از انصراف از مقطع کاردانی میبایست خود را جهت انجام دوره ضرورت معرفی مینمود. 3ـ بخشنامههای صادره که ملهم از مواد 34 و 35 قانون خدمت وظیفه عمومی و ماده 11 آییننامه اجرایی بخش معافیت تحصیلی صادر شده صرفاً برای مساعدت به پارهای از مشمولان بوده است و ابطال آن با وجود صراحت مواد قانونی تأثیری در موضوع نخواهد داشت.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام والمسلمین دری نجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از استماع توضیحات نماینده اداره وظیفه عمومی و بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
نظر به اینکه حسب مدلول ماده 34 قانون خدمت وظیفه عمومی، دانشآموزان و هنرجویان و دانشجویان و طلاب علوم دینی مشمول به محض ترک تحصیل یا اخراج یا فراغ از تحصیل باید برای انجام خدمت دوره ضرورت خود را معرفی نمایند و نیز مطابق مفاد ماده 35 قانون مارالذکر مشمولانی که در مسابقه ورودی یکی از دانشگاهها یا مؤسسات آموزشعالی داخل کشور قبول شدهاند تا زمانی که به تحصیل اشتغال دارند میتوانند از معافیت تحصیلی استفاده نمایند، مشروط بر اینکه دارای غیبت غیرموجه نباشند، بنابراین بخشنامههای شماره 52/34/03/402 مورخ 29/6/1376و72/34/3/402 مورخ 4/7/1377 اداره نظام وظیفه عمومی که تغییر رشته تحصیلی بدون انقطاع دوره تحصیل را از مصادیق ترک تحصیل و غیبت غیرموجه بشمار آورده است خلاف قانون تشخیص و به موجب شق دوم ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
منبع سایت صلح
ثبت دیدگاه