رئیس دیوان عدالت اداری در مرکز ارتباطات مردمی قوه قضاییه به درخواست‌های ۲۰ نفر رسیدگی کرد

سلام درود خداوند بر روح امام وسلامتی برای رهبرم اینجانب جانباز جنگ تحمیلی در سال ۶۲ در سن ۱۶ سالگی با لبیک امام بسیج شدم در تیپ نبی اکرم ص در ولفجر پنج در قله چنگوله ترکش توپخانه وامواج مغز مرا بی حس وبی هوش شدم بهوش امدم در بیمارستان صحرای بستری بودم تو صورت سانحه نوشتن ترکش به پشت وموج گرفتگی ترکش مهره کمرم سیاه کرده وکلیه راستم نابود شده ودر سن ۱۸ سالگی به تیپ ۲ قوچان لشکر پیروز خراسان گردان ۱۲۲ گروهان دوم در فکه خط مقدم شب وروز با بعثی های کافر درگیر بودیم ودرپاییز ۶۶ جا بجای به هزار قله مریوان وارتفاعات سورن مسعول میله مرزی بودم در زمستان سخت فقط برف باد شب رفتم گشت که نگهبانان چطورن چشمم جلوی پای خودم نمی دیدم نگو رفتم لبه پرتگاه پا که گزاشتم زیر پا خالی افتادم پایین با سر صدای من یکی از نگهبانها فهمیده بود زنگ به بچه های توپخانه زده بود بعداز ۴ ساعت مرا بیهوش کتف شکسته مچ پایم شکسته بدنم تمام زخمی من عاشق امام بودم طبق قران خدا به کسی نگفتم در سپاه جانباز شدم خلاصه بهار ۶۷ جا بجای دوباره فکه رو بروی دیوار مرگ در مریوان بهار که شد سرباز وظیفه توفیق دشتی بچه تکاب بود گفت یه غاری این پایین تراز سنگر پیدا کردم بریم ببینیم چطوره یکی دو دقیقه بغل هم راه رفتیم صدای انفجار مین زیر پای دشتی پایش با چکمه رواسمان دیدم ترکش مین هر دو پای من پرشد ولی پای دشتی قطع شد از زیر زانو چون در سپاه دوره امدادگری دیده بودم کاری که کردم از بالای زانو قطع نشد دکترش گفته بود هر کس پای شما بسته از من هم واد تره خلاصه شد ۲۱ چهار ۶۷ حمله سراسری عراق ومجاهدین کور دل کفار ساعت ۵ صبح حمله کردن دستور عقب نشینی دادن من وچهار سرباز دیگر وجناب سروان در نی زاری حدود ۲۰۰۰ متر مربعه بود تا ده روز پر دور وبرمان عراقی بود اب کسیف پشه شب در تاریکی بیرون میامدیم نان خشکه که جایش بلد بودیم با اب تانکر عراقیها شک کرده بودن تمام نی زار به خومپاره وتیر بستن جناب سروان یزدانی زخمی شد شدید بعداز شبانه روزی به شهدا پیوست شد ده روز بچه های خودمان سپاه وارتش حمله کردن عراقیها شیمیای زدن ولی مثل سگ ترسو رفتن عقب انجا یک زیر پراهنی داشتم خیس میزدم به صورتم قطع نامه ۵۹۸ امضا شد خدمت دوران ضورت ۲۸ ماه من هم به پایان رسید حالا هیچکس باور ندارد که من از سال ۶۲ در سپاه ودر سال ۶۵ در ارتش خدمت برای اب وخاک وناموس جنگیدم بخدا یک ریال حقوق فوقلاده ندادن حل از خاننده ان خاطات من خاهش دارم بخاطر روح امام وخون شهدا به گوش رعیس بنیاد شهید ریاست جمهوری سردار حاتمی سردار شریفی ورهبر عزیزم برسانید فلج کنار منزل اجارای با ۳ پسر ودو دختر یک دختر خانده و۳ تا نوه همه بیکار ومن ۲۵ درصد از کار افتادگی ماده ۳۸ که خدای باید ۷۰ درصد باشم ایا حق من این است مسعول بنیاد شهید سنندج وشهرستان کامیاران هنوز ندیدم ۴ سال یک بار میان ریشخند میکنن ۱۰۰ هزار مثل گدا دست همسر من میدهند میرن حق ما فقط صاحبش ظهر کند میگیریم به کی پناه ببریم نه خودرو نه مسکن نه یک افتابه به من ندادن واگزار تمام ضد ولایت کردم به قران صفدر قلعه شماره ملی۳۸۳۸۸۰۷۸۶۳همراه۰۹۹۲۲۰۱۷۵۰۰یاحق