موضوع: رأی وحدت رویه درخصوص مسموع نبودن شکایت از حکم اخراج
هیأت تخلفات اداری درصورت صدور حکم محکومیت کیفری به
انفصال دائم از مراجع قضایی
تاریخ: 12/2/ 1377شماره دادنامه: 26کلاسه پرونده: 76/272
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: مدیرکل هماهنگی هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری وزارت جهاد سازندگی
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آرای صادره از شعب 4 و 17 دیوانعدالت اداری
مقدمه: الف ـ شعبه چهارم در رسیدگی به پرونده کلاسه 75/639 موضوع شکایت آقای رضا علیرادکانی به طرفیت جهاد سازندگی استان خراسان به خواسته اعتراض به رأی مورخ 7/3/1374 صادره از هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری جهاد سازندگی استان خراسان بهشرح دادنامه شماره 1733 مورخ 25/12/1375 چنین رأی صادر نموده است, شاکی بدواً بهموجب دادنامـه مـورخ 24/2/1374 صادره از شعبـه اول دادگاه انقلاب اسلامی مشهد به لحاظ ارتـکاب جـرم اختلاس به انفصال دائم از خدمات دولتی محکـوم شده که این رأی به موجب دادنامه مورخ 17/4/1374 صادره از شعبه هشتم دادگاه تجدیـدنظر استـان خـراسان عیناً تأیید گردیده و مفاد آرای صادره از طرف مدیر امور اداری جهاد سازندگی به موقعیت اجرادرآمده و شاکی به موجب حکـم کارگزینـی مـورخ 9/11/1374 از خدمـات دولتـی منفصل شده است و هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری جهاد سازندگی استان خراسان نیز به موجب رأی مورخ 7/4/1374 اتهام انتسابی به شاکی را از مصادیق بندهای 10, 16 و 6 ماده (8)قانون رسیدگی به تخلفات اداری تشخیص و ایشان را مستنداً به بند «ی» از ماده (9) قانون مرقوم به اخراج از دستگاه متبوع محکوم نموده است و مدیرکل دفتـر هماهنگـی هیأتهـای رسیدگی نیـز به لحـاظ اینکه حکم قطعی شعبه 8 دادگاه تجدیدنظر استان بعد از صـدور رأی از طرف هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری صادر شده است, تقاضای تجدیدنظر شاکی را بهلحاظ نداشتن موضوعیت نپذیرفته و پرونـده را بـه هیأت بدوی اعـاده نمـوده است, اولاً اعتراض شاکی نسبت به احکام صادره از طرف شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مشهد و شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان دایر بر محکومیت خود به انفصال دائم از خدمات دولتی مستنداً به تبصره (2) از بند 3 ماده (11) قانون دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی در دیوان عدالت اداری نبوده و بنا به مراتب قرار رد این قسمت از موضوع شکایت شاکی صادر و اعلام میگردد. ثانیاً درخصوص قسمت دیگر از موضوع شکایت شاکی خلاصتاً به خواسته اعتراض به رأی مورخ 7/4/1374 صادره از هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری مبنی بر محکومیت خود به اخراج از دستگاه متبوع نظر به کلیه مراتب فوق و اینکه پس از صدور رأی مذکور در فوق شاکی به موجب رأی قطعی صادره از شعبه هشتم دادگاه تجدید نظر استان به انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شده و رأی صادره نیز به موقعیت اجرا درآمده است, فلذا این قسمت از موضوع شکایت نیز مسموع نبوده و قرار رد آن صادر میگردد. ب ـ شعبه هفدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 75/ 1390موضوع شکایت آقای محمدحسن نقاش به طرفیت اداره دامپزشکی شهرستان دامغان به خواسته رسیدگی به رأی صادره از هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری مورخ 30/10/1375 مبنی بر مختومه نمودن پرونده شاکی به علت اینکه مستخدم قراردادی و فاقد وصف کارمندی میباشد و اعاده به خدمت و پرداخت مطالبات و مزایای استحقاقی زمان خدمت به شرح دادنامه شماره 558مورخ 3/6/1376 چنین رأی صادر نموده است, اولاً اعاده به کار نامبرده چنانچه در لایحه جوابیه مطرح شده است از اختیارات سازمان متبوع بوده و الزامی نمیباشد. ثانیاً, مطالبات مورد ادعای شاکی با توجه به تبصره (2) ماده (9) قانون رسیدگی به تخلفات اداری, چنانچه در لایحه جوابیه تصریح گردیده است قابل پرداخت میباشد, در صورت مراجعه شاکی و عدم پرداخت آن توسط سازمان متبوع میتواند در دیوان شکایت خود را مطرح و تقاضای رسیدگی نماید. بنا به مراتب خواسته نامبرده از این دو جهت موجه نیست, قرار رد شکایت مذکور صادر میگردد. ثالثاً عدم رسیدگی به پرونده و مختومهشدن پرونده نامبرده از ناحیه هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری به لحاظ اینکه مستخدم قراردادی بوده و کارمند نبوده است با توجه به ماده (43) آییننامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات اداری که تخلفات کارمندان قراردادی و خرید خدمتی را قابل رسیدگی در هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری دانسته است, علیهذا مختومه نمودن پرونده بدون رسیدگی به رأی بدوی مورد اعتراض از ناحیه هیأت تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات اداری فاقد وجاهت و موقعیت قانونی بوده است و حکم به ورود شکایت مطروحه صادر و رأی مذکور نقض و لزوم رسیدگی مجدد به موضوع در هیأت همعرض با درنظر گرفتن این رأی و کلیه مقررات مربوطه اعلام میگردد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست آیتا… موسوی تبریزی و با حضور رؤسای شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
با صدور حکم قطعی مبنی بر محکومیت کیفری مستخدم دولت به انفصال دائم از خدمات دولتی در مراجع قضایی و اعتبار آثار آن در جهت قطع رابطه استخدامی محکومعلیه با واحد دولتی متبوع دادنامه شماره 1733 مورخ 25/12/1375 شعبه چهارم دیوان عدالت اداری درحدی که متضمن این معنی است, موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود. این رأی به استناد قسمت آخر ماده (20) قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
منبع سایت صلح
ثبت دیدگاه