ابطال تصویبنامه هیأت وزیران درخصوص واگذاری زندان اوین برای گسترش
دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات
بهداشتی و درمانی شهید بهشتی
تاریخ: 28/10/1382
شماره دادنامه: 432
کلاسه پرونده: 82/895
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکی: رییس قوه قضاییه
موضوع شکایت و خواسته: ابطال تصویبنامه شماره 55112/ت29870هـ مورخ 3/10/1382 هیأت وزیران
مقدمه: ریاست قوه قضاییه طی شکایتنامه تقدیمی اعلام داشتهاند، 1ـ بنابر مواد یک و 5 قانون تبدیل شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1364، سازمان مذکور و اموال انتقالی در اجرای قانون مزبور و مقررات بعد از آن، مستقیماً زیر نظر رییس قوه قضاییه میباشند و انجام وظایف سازمان تحت نظارت مستقیم این جانب، مستلزم کسب موافقت قبلی در خصوص واگذاریها و نحوه شرایط آنها میباشد که در جریان تصویبنامه واگذاری زندان اوین به مؤسسات مرقوم رعایت نگردیده است. 2ـ به حکم اصل یکصدو پنجاه و هفتم قانون اساسی، کلیه مسؤولیتهای اداری و اجرایی قوهقضاییه با عالیترین مقام قوه میباشد و باتوجه به آن گذراندن تصویبنامه واگذاری زندان اوین که از زندانهای مهم و از رقبات بزرگ و معروف مرکز میباشد بدون کسب نظر قوه قضاییه، خلاف این اصل میباشد. 3ـ با عدم تفویض تمام یا بخشی از اختیارات مالی و اداری خود به وزیر دادگستری، پیشنهاد مشترک وزارت دادگستری و سایرین بر تصویب واگذاری زندان مورد بحث به مؤسسات آموزشی و درمانی مندرج در تصویبنامه، با اصل یکصد و شصتم قانون اساسی مغایرت دارد. 4ـاصل چهارم قانون اساسی هم کلیه مقررات اداری مصوب (ازجمله تصویبنامه فعلی) وقتی معتبر می شناسد که براساس موازین اسلامی صادر شده باشد، بنابراین طرح موضوع در دولت محترم بدون استیذان و استصلاح ذوالید و اتخاذ تصمیم به واگذاری زندان موضوع تصویبنامه، خلاف اطلاق اصل مزبور میباشد. 5ـ به جهات مذکور و نظر به اصل استقلال قوه قضاییه و توجه به مسؤولیتهای آن و حاکمیت قانون اساسی بر مقررات عادی، رد و ابطال مصوبه مذکور مورد تقاضای این قوه میباشد. قائم مقام معاونت حقوقی و امور مجلس رییسجمهور در پاسخ به شکایت مذکور طی لایحه جوابیه اعلام داشتهاند، مصوبه دولت راجع به واگذاری زندان اوین به دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علوم پزشکی با توجه به نکات زیر در چهارچوب اختیارات هیأت وزیران صادر شده است، 1ـ مطابق ماده 3 قانون محاسبات عمومی مقرر شده است «مؤسسه دولتی واحد سازمانی است که به موجب قانون ایجاد و زیر نظر یکی از قوای سهگانه اداره میشود.» سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی نیز مؤسسه دولتی است زیرا به موجب قانون تبدیل شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1364 ایجاد و زیرنظر قوه قضاییه است و اراضی و املاک زندانها طبق ماده(5) قانون مزبور به این سازمان واگذار شده است. 2ـ به موجب ماده 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مقرر شده است «کلیه اراضی، املاک و ابنیهای که برای استفاده از وزارتخانهها، مؤسسات دولتی از جمله مؤسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم دکر نام یا تصریح نام یا تابع مقررات و قوانین خاص است به یکی از طرق قانونی تملک شده است و یا به نام آن وزارتخانه، مؤسسه خریداری شده یا میشود متعلق به دولت بوده ودر اسناد مالکیت آنها نام دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان مالک با حق استفاده وزارتخانه یا مؤسسه مربوط درج میگردد. تغییر دستگاه بهرهبردار در هر مورد به عهده هیأت وزیران میباشد.» 3ـ با توجه به مراتب فوق و نظر به اینکه زندان اوین طبق ماده (5) قانون اخیرالذکر از اموال سازمان زندانها و اقدمات تأمینی و تربیتی کشور میباشد وسازمان مزبور طبق ماده 3 قانون محاسبات عمومی مؤسسه دولتی است و لذا اموال یاد شده از مصادیق ماده 69 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت بوده وتغییر دستگاه بهرهبردار با هیأت وزیران است وطبق ماده 114 قانون مزبور کلیه قوانین مغایر ملغی شده است. در عین حال متن پیشنویس مصوبه قبل از طرح در هیأت وزیران با نظر ریاست سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی تهیه و به امضای ایشان رسیده است. هرچند اعمال ماده 69 برای تغییردستگاه بهرهبردار منوط به موافقت دستگاههای بهرهبردار نشده است. ضمن آنکه مطابق بند 2 مصوبه ترتیبات تهیه زمین و ساختمان برای سازمان یاد شده به قیمت روز پیشبینی شده است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلام و المسلمین دری نجفآباد و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس ازاستماع توضیحات قائممقام معاونت حقوقی و امورمجلس رییسجمهور و بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید:
رأی هیأت عمومی
مالکیت دولت در جمهوری اسلامی ایران اصلی مسلم و خدشه ناپذیر بوده و به لحاظ شرعی و قانونی و عقلانی قابل تردید نمیباشد. و هرگونه انتقال جابجایی و تصرف نیاز به اجازه لازم طبق قانون دارد و قانون محاسبات عمومی تا حدودی این اختیارات و اجازه را تبیین نموده و در ماده 69 آن به هیأت وزیران اجازه تغییر دستگاه بهرهبرداری کننده را در هر مورد و طبق اجازه داده است و در ماده 114 قانون مذکور نیز اجازه واگذاری حق استفاده نه واگذاری مطلق بلکه مالکیت منافع را از یک دستگاه به دستگاه دیگر داده و به عبارت دیگر این اجازه به صورت مقید و با وصف حق استفاده داده شده نه به صورت مطلق و بدون قید و وصف یاد شده و در ماده 115 نیز مشروط به مازاد بودن و نیز با اجازه بالاترین مقام اجرایی مؤسسه مربوط آن را مجاز میداند. واضح است که مواد یاد شده دلیلی بر واگذاری مطلق و انتقال کامل ملک از یک دستگاه به دستگاه دیگر مخصوصاً در صورت عدم مازاد بودن و عدم موافقت بالاترین مقام دستگاه ذیربط نمیباشد و نمیتواند مستند تصویبنامه مورخ 3/10/1382 شماره 55112/ت29870هـ قرار گیرد. چون حداقل در مصوبه مذکور موافقت بالاترین مقام مربوط اخذ و منظور نشده و باتوجه به نیازهای وسیع علمی و اداری و خدماتی قوه قضاییه و ملاحظات دیگر و منافع ملی نیز با عنایت به جهات یاد شده و نظر به اینکه سازمان امور زندانها بخشی از قوه قضاییه است و در کلیه شؤون و احکام خود و امور مالی و اداری ضمن هماهنگی با کل دولت و حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی ایران تابع قوه قضاییه میباشد و هرگونه فعالیت آن تابعی از کل قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران است. وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران طبق اصل صد و شصتم قانون اساسی با واگذاری تمام یا بخشی از اختیارات مالی و اداری قوه قضاییه به وزیر مربوط مجاز به تصرف در چارچوب اختیارات مفوض میباشد. والا کلیه اختیارات مالی و اجرایی قوه قضاییه طبق اصل 157 قانون اساسی با عالیترین مقام قوه خواهد بود و دستگاههای ذیربط در چارچوب اجازه و یا اذن و اختیارات تفویضی مأذون و مجاز به تصرف میباشند و طبق مواد 1 و 5 قانون تبدیل شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 1364 سازمان مذکور و اموال مربوط زیرنظر ریاست قوه قضاییه میباشد و هرگونه واگذاری و نقل و انتقال اموال و املاک دستگاههای مربوط با کسب نظر و موافقت رییس قوه و در محدوده اجازه، صحیح خواهد بود.
با توجه به جهات یاد شده و با عنایت به اصول دیگر قانون اساسی مربوط به وظایف قوه قضاییه و نیز استقلال و تفکیک قوا و نیز اصول 52 و 53 قانون اساسی مصوبه مذکور برخلاف قانون اساسی و اختیارات رییس قوه قضاییه به عنوان عالیترین مقام قوه قضاییه و نیز ماده 114 قانون محاسبات عمومی مصوب 1366 مجلس شورای اسلامی تشخیص و طبق قسمت اخیر ماده 25 قانون دیوان عدالت اداری ابطال میگردد.
منبع سایت صلح
ثبت دیدگاه