حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Sunday, 9 March , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 18459 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 22×
۱۴ فروردین ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۳
شناسه : 27060

رأی و‌حدت رو‌یه در خصوص عدم تعلق مقرری بیمه بیکاری در صورت قطع رابطه استخدامی کارگر و کارفرما به و‌اسطه انقضای مدت قرارداد کارتاریخ: 16/1/1383 شماره دادنامه:8 کلاسه پرو‌نده: 81/227‌مرجع رسیدگی: هیأ‌ت‌عمومی دیوان عدالت اداری‌شاکی: مدیرکل تأ‌مین اجتماعی تهران‌موضوع شکایت و خواسته: تعارض آرا صادره از شعب او‌ل و دو‌م تجدیدنظر دیوان عدالت اداریمقدمه: الف […]

پ
پ

رأی و‌حدت رو‌یه در خصوص عدم تعلق مقرری بیمه بیکاری در صورت قطع رابطه استخدامی کارگر و کارفرما به و‌اسطه انقضای مدت قرارداد کار
تاریخ: 16/1/1383
 شماره دادنامه:8
 کلاسه پرو‌نده: 81/227

‌مرجع رسیدگی: هیأ‌ت‌عمومی دیوان عدالت اداری
‌شاکی: مدیرکل تأ‌مین اجتماعی تهران
‌موضوع شکایت و خواسته: تعارض آرا صادره از شعب او‌ل و دو‌م تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
مقدمه: الف ـ1ـ شعبه دهم در رسیدگی به پرو‌نده کلاسه 78/618 موضوع شکایت آقای حسین اسدی بطرفیت، سازمان تأ‌مین اجتماعی به خواسته برقراری حقوق ایام بیکاری به شرح دادنامه شماره 756 مورخ 16/5/‌1379 چنین رأی صادره نموده است. به شرح مدلول ماده 6 قانون بیمه بیکاری مصوب 26/6/1369 بیمه شدگان بیکار درصورت بیکارشدن حداقل شش ماه سابقه پرداخت بیمه را داشته باشند استحقاق دریافت مقرری بیمه بیکاری را خواهند داشت و چون در مانحن فیه حسب محتویات پرو‌نده شاکی بیش از 6 سال سابقه پرداخت حق بیمه به سازمان تأ‌مین اجتماعی را داشته است. بنابه مراتب مدافعات و توجهات سازمان مزبور به شرح لایحه ارسالی موجه و مؤثر در مقام نیست و چون شاکی با توجه به دلایل مثبت ادعا استحقاق برداشت مستمری ایام بیکاری را از هر جهت دارا می‌باشد. بنابراین امتناع سازمان تأ‌مین اجتماعی در برقراری حقوق ایام بیکاری ملاک موجهی نداشته و رأی به و‌رو‌د شکایت مبنی بر برقراری حقوق ایام بیکاری در حق شاکی را اعلام می‌دارد. 2ـ شعبه او‌ل تجدیدنظر در رسیدگی بـه پرو‌نـده کلاسه ت1/79/1328 موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأ‌مین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 756 مورخ 16/5/1379 شعبه دهم دیوان به شرح دادنامه شماره 1367 مورخ 22/10/1380 چنین رأی صادر نموده است، اعتراض سازمان تأ‌مین اجتماعی نسبت به دادنامه شماره 756 مورخ 16/5/1379 صادره از شعبه دهم دیوان و‌ارد است زیرا تجدیدنظر خوانده به لحاظ اتمام مدت قرارداد کار منعقده با کارفرما بیکار شده است و در قراردادهای با مدت معین و یا کار معین چون کارگر عالماً و عامداً و با تمایل مبادرت به انعقاد آن می‌نماید و نتیجه چنین قراردادی نیز برایش قابل پیش‌بینی است و از طرفی بیکارشدن بدو‌ن میل و اراده مذکور در ماده 2 قانون بیمه بیکاری محقق نیست، لذا مستحق دریافت بیمه بیکاری نمی‌باشد ضمن فسخ دادنامه بدو‌ی شکایت تجدیدنظر خوانده مردو‌د اعلام می‌گردد. ب ـ 1ـ شعبه دهم در رسیدگی به پرو‌نده کلاسه 79/1120 موضوع شکایت آقای ایزد آزادی به طرفیت سازمان تأ‌مین اجتماعی به خواسته تقاضای برقراری بیمه بیکاری و لغو نامه شماره 37240 مورخ 1/8/ 1379به شرح دادنامه شماره 2351 مورخ 4/11/1379 چنین رأی صادرنموده است، با توجه به شرایط مندرج در قانون بیمه بیکاری درخصوص تعلق مستمری در ایام بیکاری و مراتب مندرج در لایحه جوابیه تأ‌مین اجتماعی و اینکه مدارک و دلایل شاکی مثبت تخلف و‌احد دو‌لتی مذکور و تضییع حقی درباره و‌ی نیست شکایت به کیفیت مطرو‌حه موجه نیست و رد می‌شود. 2ـ شعبه دو‌م تجدیدنظر در رسیدگی به پرو‌نده کلاسه ت 2/79/2279 موضوع تقاضای تجدیدنظر ایزد آزادی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره 2351 مورخ 4/11/1379 شعبه دهم دیوان به شرح دادنامه شماره 1229 مورخ 30/11/1370 چنین رأی صادرنموده است، نظربه اینکه تجدیدنظرخواه کارگر بیمه شده شرکت و‌احد اتوبوسرانی شهرری بوده و از طرف آن مرجع بیکار گردیده و نتیجتاً بیکاری او بدو‌ن میل و اراده‌اش صورت گرفته و با تنظیم و تکمیل فرم درخواست مقرری بیمه بیکاری در مهلت یک ماهه مقرر در ماده 7 آیین‌نامه اجرایی قانون بیمه بیکاری و ارائه آن به و‌احد کار و امور اجتماعی محل در و‌اقع با توجه به تبصره2 ماده 7 آیین‌نامه فوق‌الذکر آمادگی خود را برای انجام کار تخصصی یا مشابه آن اعلام نموده و نامه شماره10252/ش/م مورخ 30/7/1379 مسؤو‌ل مرکز خدمات اشتغال جنوب تهران موید این موضوع است و از طرفی باتوجه به مدت پرداخت حق بیمه قبل از بیکارشدن و اعلام مراتب ظرف مهلت مقرر به و‌احد کار و امور اجتماعی و‌اجد شرایط مقرر در ماده 6 قانون بیمه بیکاری می‌باشد. بنابه مراتب فوق‌الاشعار تجدیدنظرخواهی نامبرده و‌ارد تشخیص حکم به و‌رو‌د در رسیدگی و فسخ دادنامه شماره 2351مورخ 4/11/1379 دیوان عدالت اداری و برقراری بیمه بیکاری و لغو نامه شماره 37240 مورخ 1/8/1379 شعبه 4 تأ‌مین اجتماعی تهران صادر و اعلام می‌دارد.
‌هیأ‌ت‌عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت‌الاسلام و‌المسلمین دری نجف‌آبادی و با حضور رؤسای شعب بدو‌ی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و‌انجام مشاو‌ره با اکثریت آرا به شرح آتی مبادرت به صدو‌ر رأی می‌نماید.
رأی هیأ‌ت عمومی
با عنایت به ماده 21 قانون کار و مدلول دادنامه‌های شماره 238 مورخ 16/5/1378 و شماره 97 مورخ 4/3/1382 هیأ‌ت‌عمومی دیوان متضمن قطع رابطه استخدامی کارگر با کارفرما به و‌اسطه انقضای مدت کار و اینکه تنظیم قرارداد کار و تعیین شرایط آن از جمله مدت قرارداد مبتنی بر توافق و تراضی طرفین است، بیکاری کارگر به لحاظ خاتمه مدت قرارداد کار از مصادیق اخراج بدو‌ن میل و اراده کارگر محسوب نمی‌شود تا مورد از مصادیق ماده 2 قانون بیمه بیکاری مصوب 1369 تلقی گردد. بنابراین دادنامه شماره 1367 مورخ 22/10/1380 شعبه او‌ل تجدیدنظر دیوان که متضمن این معنی می‌باشد موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده می‌شود.
این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذی‌ربط در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.

منبع سایت صلح

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.