حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Monday, 3 March , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 18458 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 22×
۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۹:۳۴
شناسه : 24924

رأی شماره 553 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری موضوع: عدم استحقاق پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان شرکت پشتیبانی امور دام، که با شرکت مذکور تسویه حساب نموده و متعاقباً تنظیم قرارداد خدمت به کار اشتغال یافته‌اندتاریخ دادنامه: 13/7/1388شماره دادنامه: 553کلاسه پرونده: 88/507مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.شاکی: آقای بهرام عسگری.موضوع شکایت و خواسته: […]

پ
پ

رأی شماره 553 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری موضوع: عدم استحقاق پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان شرکت پشتیبانی امور دام، که با شرکت مذکور تسویه حساب نموده و متعاقباً تنظیم قرارداد خدمت به کار اشتغال یافته‌اند
تاریخ دادنامه: 13/7/1388
شماره دادنامه: 553
کلاسه پرونده: 88/507
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای بهرام عسگری.
موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعبه سوم، نهم و دهم دیوان عدالت اداری.
مقدمه: الف ـ شعبه دهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/998 موضوع شکایت آقای بهرام عسگری به طرفیت شرکت سهامی پشتیبانی امور دام کشور به خواسته الزام به پرداخت یکم حقوق و مزایا و پاداش از مورخ15/5/1383 لغایت 1/1/1385 و محاسبه سنوات جزء سنوات خدمتی و پرداخت حق بیمه به شرح دادنامه شماره 1672 مورخ 22/4/1387 چنین رأی صادر نموده است، هرچند شاکی به موجب رأی صادره شعبه هجدهم دیوان و شعبه هفتم تجدیدنظر بعد از تسویه حساب شاکی با اداره مشتکی‎عنه اعاده به خدمت و وضعیت استخدامی وی از قراردادی به رسمی تبدیل گردیده، با توجه به محتویات پرونده و از آنجائی که مستند تسویه حساب شاکی با اداره مشتکی‎عنه وجود قرارداد فی‎مابین و فسخ آن بوده و بر همین اساس رابطه استخدامی شاکی با اداره مذکور قطع گردیده و حکم مذکور تنها الزام به اعاده به خدمت و تبدیل وضعیت استخدامی وی از قراردادی به رسمی را دارد و ثانیاً شاکی در مدت مذکور (از زمان فسخ قرارداد و قطع رابطه استخدامی لغایت صدور حکم از سوی دیوان عدالت اداری) اشتغالی نداشته و اساساً پرداخت حقوق و مزایا به مستخدم، مستلزم خدمت و انجام وظیفه محوله به وی می‎باشد و از آنجائی که شاکی در مدت مذکور خدمت انجام نداده و با توجه به نوع رابطه استخدامی وی در آن زمان، شکایت وی مبنی بر مطالبه موارد مطروح در ستون دادخواست، فاقد مبنای قانونی بوده و با توجه به لایحه دفاعیه اداره مشتکی‎عنه و اینکه از سوی شاکی دلیل قانونی در خصوص استحقاق خود ارائه نداده است، شکایت وی غیر وارد تشخیص و حکم به رد آن صادر می‎گردد. ب ـ شعبه نهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/1243 موضوع شکایت آقای حسین برقی بوراجالو به طرفیت شرکت پشتبیانی امور دام کشور به خواسته الزام به تادیه کلیه حقوق مزایا و پاداش متعلقه معوقه از تاریخ 15/5/1383 لغایت18/12/1384 و محاسبه سنوات معوقه ایام فوق جزء سنوات و سابقه‌خدمتی و پرداخت حق بیمه ایام فوق به‌شرح دادنامه شماره1160 مورخ17/4/1387 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه عدم اشتغال به کار شاکی و بلاتکلیفی وی مستندبه فعل شاکی نبوده تا تاوان آن نیز متوجه وی باشد به عبارتی لغو قرارداد شاکی و اخراج وی خارج از میل و اراده او برحسب تصمیم اداره طرف شکایت بوده که با توجه به اینکه تصمیم مذکور به موجب حکم قبلی از سوی دیوان لغو و بلااثر اعلام گردیده علی الاصول دستگاه متبوع وی باید نسبت به پرداخت حقوق و حق بیمه ایام بلاتکلیفی وی بدین اعتبار که عمل و اقدام مذکور در وقوع بیکاری مستند به تصمیم اداره طرف شکایت بوده که شاکی مدخلیتی در آن نداشته است، اقدام نماید، شعبه بر این اساس شکایت مطروحه را صحیح و صائب تشخیص حکم به ورود شکایت و الزام اداره طرف شکایت به پرداخت حقوق و حق بیمه ایام بیکاری را صادر می‎نماید. ج ـ شعبه سوم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/4128 موضوع شکایت خانم فاطمه جدّی آتشگاه به طرفیت شرکت پشتیبانی امور دام کشور به خواسته مطالبه حقوق و مزایای ایام بیکاری 2ـ الزام به پرداخت حق بیمه ایام مذکور به شرح دادنامه شماره 4474 مورخ 20/12/1385 چنین رأی صادر نموده است، مطابق محتویات پرونده شاکیه از تاریخ 31/3/1383 از سوی شرکت طرف شکایت لغو قرارداد شده و پس از طرح موضوع در دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره 2975 مورخ 26/10/1383 این شعبه که عیناً طی رأی شماره 1650 مورخ 22/5/1384 شعبه یازدهم تجدیدنظر مورد تایید قرار گرفته حکم به اعاده به کار شاکیه و تبدیل وضعیت استخدامی وی به وضعیت رسمی صادر گردیده است و در نتیجه از 13/7/1384 مجدداً در شرکت موصوف مشغول به کار شده است. شکایت شاکی در این پرونده مطالبه حقوق ایام بلاتکلیفی بر اثر لغو قرارداد و نیز پرداخت حق بیمه ایام مذکور است. النهایه چون دادنامه‎های صدرالذکر مبین عدم وجاهت لغو قرارداد و اخراج شاکیه و کاشف از استحقاق وی برای اشتغال در شرکت متبوع می‎باشد و بیکاری وی خارج از اراده شخصی او و فاقد پایگاه قانونی بوده است و از طرفی دادنامه صادره از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که در مقام رفع تعارض مبنی بر تایید رأی 1228 و 1227 مورخ 29/10/1383 شعبه هشتم تجدیدنظر صادرشده صرفاً در حد استحقاق تبدیل وضعیت کارکنان قراردادی شاغل در سال1371 شرکت پشتیبانی امور دام صادر گردیده و استناد طرف شکایت به رأی هیأت‌عمومی در مقام دفاع بلاوجه به نظر می‎رسد، علیهذا توجهاً به مراتب فوق حکم به ورود شکایت مطروحه و الزام خوانده به پرداخت حقوق و حق بیمه ایام بیکاری شاکی صادر و اعلام می‎گردد. هیأت عمومی دیوان در تاریخ فـوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسـان علی‎البدل در تاریخ فوق تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
الف ـ با توجه به تشابه موضوع شکایات و خواسته‎ها و اسناد و مدارک پیوست پرونده‎های فوق‎الذکر و مقررات قانونی مرتبط با آنها وجود تناقض بین دادنامه شماره 1672 مورخ 22/4/1387 شعبه دهم با دادنامه‎های شماره 4474 مورخ 20/12/1385 و شماره 1160 مورخ 17/4/1387 دو شعبه سوم و نهم محرز است. ب ـ نظر به اینکه شاکی با شرکت سهامی پشتیبانی امور دام تسویه حساب نموده و متعاقباً با تنظیم قرارداد خرید خدمت به کار اشتغال یافته و حقوق و دستمزد دریافت کرده پس از فسخ قرارداد نیز مصدر خدمتی نبوده است تا استحقاق دریافت حقوق و مزایا داشته باشد، بنابراین دادنامه شماره 1672 مورخ 22/4/1387 شعبه دهم دیوان مبنی بر رد شکایت شاکی صحیح و موافق قانون است. این رأی مستنداً به بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است

منبع سایت صلح

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.