جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/99/835 شماره پرونده : 99-3/1-835 ح تاریخ نظریه : 1399/07/23
استعلام : دادخواست تخلیه مغازه تجاری به جهت نیاز شخصی تقدیم شده دادگاه بدوی با احراز نیاز شخصی ضمن تعیین حق کسب و پیشه و تجارت برای مستاجر، حکم بر تخلیه صادر کرده است. این رأی در دادگاه تجدیدنظر قطعیت یافته و محکومعلیه با دریافت مبلغ حق کسب و پیشه و تجارت مدلول حکم را اجرا و مغازه را تحویل محکومله داده است. اشخاص ثالث نسبت به حکم صادره اعتراض ثالث حکمی نمودهاند. دادگاه تجدیدنظر با پذیرش اعتراض ثالث دادنامه معترضعنه را نقض و نسبت به حکم بدوی به جهت دارا نبودن شرایط دادخواست که معترضین ثالث را در بدو امر طرف دعوا قرار ندادهاند، قرار عدم استماع دعوای بدوی را صادر کرده است. حال محکومعلیه اولیه با حضور در واحد اجرای احکام اظهار داشته حاضر است مبلغ حق کسب و پیشه و تجارت را اعاده دهد و حکم به حالت اولیه بازگردد: یعنی مجدداً مل را متصرف شود. لذا اعاده عملیات اجرایی به وضع سابق و تحویل مجدد مغازه تجاری به خود را درخواست کرده است. خواهشمند است اعلام فرمایید از آنجایی که در ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 یکی از شرایط اعاده عملیات اجرایی فسخ رأی به موجب حکم نهایی است، این در حالی است که نتیجه اقدام دادگاه تجدیدنظر قرار عدم استماع دعوای اولیه بوده وحکم نیست، آیا فرض سؤال مشمول ماده مذکور میشود تا عملیات به حالت سابق اعاده شود؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه : در فرض سؤال که دادگاه تجدید نظر با پذیرش اعتراض ثالث محاکماتی، حکم صادره را لغو و قرار عدم استماع صادر کرده است، رأی مذکور شامل دو قسمت است. در قسمت اول، دادگاه تجدید نظر حکم مورد اعتراض را الغاء کرده است و در قسمت دوم قرار عدم استماع صادر کرده است؛ لذا به اعتبار قسمت اول، رأی مذکور مشمول ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 است.
ثبت دیدگاه