حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 17823 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 19×
۰۲ فروردین ۱۴۰۱ - ۸:۴۸
شناسه : 26593

رأی شماره1293 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص ابطال بندهای یک، 2 و 3 و 4 مکرر مصوبه مورخ 23/12/1384 استانداری آذربایجان غربی، سازمان شماره هـ/85/186 تعزیرات حکومتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربیتاریخ: 9/11/1386شماره دادنامه: 1293کلاسه پرونده: 85/186مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.شاکی: آقای مسعود قهرمانلو ـ آقای […]

پ
پ

رأی شماره1293 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص ابطال بندهای یک، 2 و 3 و 4 مکرر مصوبه مورخ 23/12/1384 استانداری آذربایجان غربی، سازمان شماره هـ/85/186


تعزیرات حکومتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربی
تاریخ: 9/11/1386
شماره دادنامه: 1293
کلاسه پرونده: 85/186
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.
شاکی: آقای مسعود قهرمانلو ـ آقای داریوش روحی.
موضوع شکایت و خواسته: ابطال بندهای یک، 2 و 3 و 4 مکرر مصوبه مورخ 23/12/1384 استانداری آذربایجان غربی، سازمان تعزیرات حکومتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربی.
مقدمه: وکیل شکات به شرح دادخواست و لایحه تکمیلی آن اعلام داشته است، جلسه‎ای در تاریخ 23/12/1384 در استانداری آذربایجان غربی با حضور نمایندگان ادارات دیگر طرف شکایت تشکیل و مواردی به تصویب رسیده است که در خصوص خلاف قانون بوده مصوبات مذکور موارد ذیل را به عرض می‎رساند، 1ـ در بند یک مصوبه مورد شکایت مقرر شده است که دبیرخانه کمیسیون ماده 11 تعزیرات حکومتی مستقر در دانشگاه، تمام پرونده‎های ارجاعی به آن کمیسیون را به شعبه ویژه سازمان تعزیرات حکومتی استان ارسال نماید. ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی مقرر می‎دارد « در مورد جرایم موضوع این قانون کمیسیونی مرکب از سرپرست نظام پزشکی مرکز و یا استان برحسب مورد و مدیرعامل سازمان بهداشت، درمان استان و نماینده وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، موضوع را بدواً رسیدگی نموده و در صورت تشخیص وقوع جرم در مورد موسسات دولتی به کمیسیون تعزیرات حکومتی بخش دولتی و در موارد غیردولتی به دادسرای انقلاب اسلامی جهت تعیین مجازات معرفی می‎نماید.» که متعاقباً و حسب ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی مصوب 19/7/1373 مقرر شده که تخلفات مورد نظر به جای دادسرای انقلاب اسلامی به سازمان تعزیرات حکومتی ارجاع گردد. مستنبط از ماده قانونی مذکور، جایگاه و نقش کمیسیون ماده 11 در تخلفات تعزیراتی پزشکان، همانند نقش و جایگاه دادسرا در قوه قضائیه بوده و مرجع تشخیص تحقق جرم، منحصراً کمیسیون مزبور و مرجع تعیین مجازات برای متخلف، شعبه ویژه سازمان تعزیرات حکومتی است. لذا بند یک مصوبه مورخ 23/12/1384 بر خلاف صریح قانون مارالذکر است. 2ـ بند 2 مصوبه جلسه مورخ 23/12/1384 نیز وضع مشابهی دارد با این توضیح که مقنن در ماده 11 قانون یاد شده اساساً تشخیص وقوع جرم را درصلاحیت ذاتی کمیسیون ماده 11 دانسته است و بدیهی است، اگرچنانچه مدرک مستندی دال بر تخلف تعرفه‎ای پزشک وجود داشته باشد، کمیسیون با احراز تخلف، مراتب را به سازمان تعزیرات حکومتی، جهت تعیین مجازات ارجاع خواهد نمود و اینکه در بند 2 مذکور تصویب گردیده که در صورت فقدان مدرک مستندی بر تخلف تعرفه‎ای پزشک، باز هم مراتب از طرف دبیرخانه کمیسیون ماده 11 به سازمان تعزیرات حکومتی اعلام گردد و احراز یا عدم احراز تخلف توسط سازمان تعزیرات حکومتی انجام پذیرد، موضوعی است که بر خلاف نظر قانونگذار است و تصویب و اجرای مصوبه یاد شده موجبات تضییع حقوق پزشکان را فراهم می‎نماید. 3ـ بند 3 مصوبه جلسه مورخ 23/12/1384 که گزارش بازرسان دانشگاه آن هم به صرف استنباط وقوع تخلف تعرفه‎ای توسط آنان حتی بدون وجود مدارک مستند را مبنای تعقیب و مجازات پزشکان در سازمان تعزیرات حکومتی دانسته است و عدم وجود شکایت از طرف بیمار یا شاکی را مانع تعقیب و کیفر پزشک ندانسته، موضوعی است در خور توجه و عنایت است. طبق اصل یکصد و سی وهفتم قانون اساسی، اصل برائت است و تعقیب پزشک و ارجاع مراتب به سازمان تعزیرات حکومتی علیرغم فقدان مدرک محکمه پسند امری است که مغایرت تام با اصل یاد شده و منافات کامل با مدلول ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی دارد. 4ـ در بند 4 مکرر مصوبه مورد شکایت، تعرفه‎های بخش خصوصی در روزهای آتی سال 1384 و 1385 تصویب گردیده و این در حالی است که مطابق قسمت دوم بند (ک) ماده 3 قانون سازمان نظام پزشکی مصوب 1383 این امر صرفا و منحصراً در صلاحیت سازمان نظام پزشکی است و با این وصف بند 4 مکرر بر خلاف صریح قانون می‎باشد. با عنایت به مراتب، ابطال بندهای یک، 2، 3 و 4 مکرر مصوبه جلسه مورخ 23/12/1384 را به لحاظ خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات بودن دارد. مدیر دفـتر ارزیابی عملکرد و پاسخگوئی به شکایات استانداری آذربایجان غربی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 31202 مورخ 2/6/1385 اعلام داشته‎اند، 1ـ در خصوص بند یک مصوبه مورد شکایت از آنجائی که تجربه نشان داده که تقریباً هیچ پرونده‎ای در کمیسیون مزبور به تشخیص جرم منتهی نشده و اعضای کمیسیون غالباً انعطاف بیشتری به همکاران خود نشان داده و این امر موجب تضییع حقوق مراجعین گردیده بنابراین چنین تصمیمی اتخاذ گردیده است. 2ـ در خصوص بند 2 صورتجلسه مورد شکایت، با توجه به اینکه بعضاً پزشکان بدون ارائه هیچ گونه مدرک و رسیدی از بیمار مطالبه مبالغی بیش از تعرفه‎های قانونی را جهت معالجه می‎نمایند و بیمار نیزچون ادامه درمان خود را در رضایت پزشک می‎داند در اکثر قریب به اتفاق موارد قادر به شکایت از پزشک متخلف نمی‎باشد. بدیهی است صرف ارجاع پرونده به سازمان تعزیرات حکومتی دال بر محکومیت فرد و نافی اصل برائت نمی‎باشد. 3ـ در خصوص بند 3 مصوبه دایر بر اینکه گزارش بازرسان در صورت استنباط از تخلف تعرفه‎ای حتی بدون مدرک مستند به کمیسیون ماده 11 و به سازمان تعزیرات حکومتی انجام پذیرد و اعلام شکایت بیمار در این خصوص الزامی نیست. ضمن جلب توجه به مفاد بند 2 لایحه به لحاظ اینکه این موضوع با حقوق عمومی در ارتباط بوده و همانطوری که در قانون آیین دادرسی کیفری ماده 65 صرف اعلام و اخبار افراد عادی از جهات قانونی برای شروع تحقیقات و رسیدگی بوده بنابراین گزارش بازرسان وزارت بهداشت که در حکم ضابطین قضائی می‎باشند به کمیسیون ماده 11 و سازمان تعزیرات حکومتی به طریق اولی می‎بایستی از موارد و جهات رسیدگی به تخلف احتمالی باشد. 4ـ در مورد بند 4 مکرر اعلام می‎دارد، رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی استان حضور و شرکت داشته و ذیل صورتجلسات را امضاء نموده‎اند و همین امر مؤید اظهار نظر و مشارکت آنان در تعیین تعرفه‎ها به نحو مندرج در بند (ک) ماده 3 قانون سازمان نظام پزشکی کشور می‎باشد. بنابه مراتب رد شکایت شاکی مورد تقاضا است. مدیرکل تعزیرات حکومتی استان آذربایجان غربی در پاسخ به شکایت شاکی طی نامه شماره 4258/602 مورخ 15/6/1385 اعلام داشته‎اند، 1ـ آنچه در بند یک صورتجلسه آمده ایجاد مقررات جدید نبوده بلکه تاکید دبیرخانه کمیسیون ماده 11 برای خودداری از ارسال پرونده تعزیراتی به سایر مراجع بوده است. نظر کمیسیون یک نظر کارشناسی که در مرحله رسیدگی این مرجع رسیدگی است که می‎بایست وقوع یا عدم وقوع بزه را احراز نماید و در بند فوق چون اعضای کمیسیون از تصمیم گیری در خصوص شکایت افراد حقیقی به لحاظ عدم اطلاعات حقوقی اظهار عجز می‎نمودند و اغلب نیز در خصوص تخلفات در مورد اضافه دریافتی شاکی و متهم مدارک مستندی رد و بدل نمی‎کنند اعلام‌شده کمیسیون ماده 11 جهت رفع مشکل مبلغ تعرفه قانونی را اعلام و شعبه رسیدگی کننده در خصوص ادعای طرفین مبنی بر رعایت همین تعرفه رسیدگی و اظهارنظر نماید. ضمن اینکـه در خصوص بازرسان دانشگاه چون نامبردگان مطابق ماده42 قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی وظیفه بازرسی و نظارت اشخاص حقیقی و حقوقی موضوع قانون را دارند، مشاهدات آنان به عنوان بازرس چنانچه دلیلی بر خلاف آن نباشد، صحیح بوده و مشکلی نمی‎باشد. بند 3 مصوبه نیز مر قانون بوده و وضع مقررات جدید محسوب نمی‎شود (مـاده 41 قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی و درمانی) در مورد بند 4 مکرر، این اقدام با توافق کامل خود سازمان نظام پزشکی به عنوان متولی امر قیمت گذاری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفته است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
الف ـ قانونگذار به شرح ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی و تبصره 2 ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی مصوب 1373 مسئولیت رسیدگی به جرائم موضوع قانون مزبور و در صورت تشخیص وقوع جرم اعلام مراتب و ارسال سوابق به سازمان تعزیرات حکومتی را به کمیسیون مرکب از سرپرست نظام پزشکی مرکز یا استان بر حسب مورد و مدیرعامل سازمان منطقه‎ای بهداشت و درمان استان و نماینده وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی محول کرده است. بنابراین بندهای یک و دو صورتجلسه مورخ 23/12/1384 که مسئولیت ارسال پرونده‎های ارجاعی به کمیسیون و همچنین اعلام تعرفه قانونی و هزینه پرداخت شده مورد ادعای شاکی یا بیمار یا بازرسان دانشگاه به کمیسیون تعزیرات حکومتی را بدون رسیدگی و تشخیص وقوع جرم توسط کمیسیون مقرر در ماده 11 قانون به عهده دبیرخانه آن کمیسیون واگذار نموده است، خلاف هدف و حکم صریح مقنن و خارج از حدود اختیارات قانونی مربوط تشخیص داده می‎شود و بندهای فوق‎الذکر مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده یک و بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1385 ابطال می‎گردد. ب ـ با توجه به وظایف و مسئولیتهای بازرسان ذیصلاح در گزارش وقوع جرائم مندرج در قانون و اینکه مفاد بند 3 مصوبه مورد اعتراض در این زمینه متضمن وضع قاعده آمره‎ای نیست، بند 3 مصوبه مذکور مغایرتی با قانون ندارد. ج ـ نظر به انقضای مدت اعتبار موارد مندرج در بند 4 مصوبه معترض عنه، موضوع شکایت در این قسمت سالبه به انتفاء موضوع است و موردی برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم در این قسمت وجود ندارد.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری معاون قضائی دیوان عدالت اداری ـ مقدسی فرد

منبع سایت صلح

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.