حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Thursday, 25 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 17826 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 19×
۳۰ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۹
شناسه : 15965

رأی و‌حدت‌رو‌یه شماره 555 ()- 10/2/1370قطعی بودن قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره از دادگاه حقوقییک در مرحله رسیدگی تجدیدنظراحتراماً به استحضار می‌رساند: شعب او‌ل و سیزدهم دیوان‌عالی کشور در رسیدگی تجدیدنظر نسبت به قرار رد درخواست اعاده دادرسی از حکم دادگاه حقوقی یک که مرجع تجدیدنظر حکم دادگاه حقوقی 2 بوده رو‌یه‌های مختلف اتخاذ […]

پ
پ

رأی و‌حدت‌رو‌یه شماره 555 ()- 10/2/1370
قطعی بودن قرار رد درخواست اعاده دادرسی صادره از دادگاه حقوقی
یک در مرحله رسیدگی تجدیدنظر
احتراماً به استحضار می‌رساند: شعب او‌ل و سیزدهم دیوان‌عالی کشور در رسیدگی تجدیدنظر نسبت به قرار رد درخواست اعاده دادرسی از حکم دادگاه حقوقی یک که مرجع تجدیدنظر حکم دادگاه حقوقی 2 بوده رو‌یه‌های مختلف اتخاذ نموده‌اند که به این شرح است:
1 ‌ـ‌ به حکایت پرو‌نده کلاسه 1/1/4758 شعبه او‌ل دیوان‌عالی کشور آقای غلام‌عباس اسلامی به طرفیت آقای محمدکاظم انصاری و غیره به خواسته مطالبه حقوق زارعانه خود در دادگاه حقوقی2 یزد اقامه دعوی نموده و دادگاه پس از رسیدگی و کارشناسی خواهان را در مطالبه مبلغ 141هزارتومان ذی‌حق شناخته و به نفع او حکم صادر نموده است محکوم‌علیهم از این حکم تجدیدنظر خواسته‌اند و شعبه دو‌م دادگاه حقوقی یک یزد که مرجع رسیدگی تجدیدنظر بوده پس از اینکه مبلغ خواسته تقلیل یافته است حکم دادگاه حقوقی 2 یزد را نسبت به مبلغ 129 هزارتومان تأیید نموده است محکوم‌علیهم از این حکم درخواست اعاده دادرسی نموده‌اند شعبه دو‌م دادگاه حقوقی یک یزد درخواست اعاده دادرسی را با هیچ‌یک از موارد مذکور در ماده (592) قانون آیین‌دادرسی مدنی منطبق ندانسته و قرار شماره 482 مورخ 14/12/1368 را بر رد درخواست اعاده دادرسی صادر نموده است آقایان محمدکاظم انصاری و ابوالقاسم مینایی و بانو فاطمه انصاری از قرار رد درخواست اعاده دادرسی تجدیدنظر خواسته‌اند و شعبه او‌ل دیوان‌عالی کشور رأی شماره 69/1/611 را صادر کرده که به این شرح است:
از ناحیه تجدیدنظرخواهان اعتراض موجه و مؤثری نسبت به قرار تجدیدنظر خواسته به‌عمل نیامده است و تجدیدنظر خواهی منطبق با هیچ‌یک از شقوق ماده (12) از قانون تشکیل محاکم حقوقی 1 و 2 و بند«ب» از ماده (6) قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه‌ها و نحوه رسیدگی آنها نیست و رد می‌شود.
2 ‌ـ‌ به حکایت پرو‌نده کلاسه 3/13/5015 شعبه سیزدهم دیوان‌عالی کشور آقای محمدباقر اعتمادی دعوایی به خواسته تخلیه یک دستگاه آپارتمان استیجاری به طرفیت آقای صفرعلی عبدی در دادگاه حقوقی 2 تهران مطرح ساخته و شعبه 62 دادگاه حقوقی 2 تهران پس از رسیدگی دعوی را ثابت ندانسته و حکم شماره 112 مورخ 10/2/1367 را بر بطلان دعوی خواهان صادر نموده است و‌کیل محکوم‌علیه از این حکم تجدیدنظر خواسته و شعبه 39 دادگاه حقوقی یک تهران با رسیدگی‌های لازم حکم شماره 32 مورخ 8/2/1369 را بر تأیید حکم شعبه 62 دادگاه حقوقی 2 تهران صادر کرده است. و‌کیل آقای محمدباقر اعتمادی از حکم دادگاه حقوقی یک درخواست اعاده دادرسی نموده و شعبه 39 دادگاه حقوقی یک تهران مورد را از موارد و جهات قانونی اعاده دادرسی ندانسته و قرار شماره 39 مورخ 24/4/1369 را به رد درخواست اعاده دادرسی صادر نموده است و‌کیل آقای محمدباقر اعتمادی از این قرار تجدیدنظر خواسته و شعبه 13 دیوان‌عالی کشور رأی شماره 479/13 مورخ 21/6/1366 را به این شرح صادر نموده است:
نظر به اینکه حکم مورد استدعای اعاده دادرسی از دادگاه حقوقی یک در مقام رسیدگی تجدیدنظر نسبت به حکم شعبه 62 دادگاه حقوقی 2 تهران صادر شده که قابل رسیدگی تجدیدنظر مجدد نبوده و قطعی است لذا دادنامه تجدیدنظر خواسته نسبت به همین حکم به تبع آن قطعی بوده و قابلیت طرح در دیوان‌عالی کشور در مقام رسیدگی تجدیدنظر ندارد و قرار رد دادخواست تجدیدنظری صادر می‌شود.
نظریه ‌ـ‌ بنابرآنچه ذکر شد آرای شعب او‌ل و سیزدهم دیوان‌عالی کشور در موضوعات مشابه به صورت مختلف صادر شده به این توضیح که شعبه او‌ل دیوان‌عالی کشور قرار رد درخواست اعاده دادرسی از حکم دادگاه حقوقی یک را که مرجع رسیدگی تجدیدنظر حکم دادگاه حقوقی 2 بوده قابل رسیدگی تجدیدنظر شناخته النهایه مورد را از موارد مذکور در ماده (12) قانون تشکیل دادگاه‌های حقوقی 1 و 2 مصوب 1364 و بند «ب» ماده (6) قانون تعیین موارد تجدیدنظر احکام دادگاه‌ها مصوب 1367 ندانسته است و‌لی شعبه سیزدهم دیوان‌عالی کشور به اعتبار غیرقابل تجدیدنظر بودن حکم دادگاه حقوقی یک که خود مرجع رسیدگی تجدیدنظر بوده اصولاً قرار درخواست اعاده دادرسی از حکم مزبور را قابل رسیدگی تجدیدنظر نشناخته است.
در رسیدگی به این اختلاف‌ نظر تبصره ماده (35) قانون تشکیل دادگاه‌های کیفری 1 و 2 و شعب دیوان‌عالی کشور مصوب 1368 و ماده (524) قانون آیین‌دادرسی مدنی قابل توجه می‌باشد.
معاو‌ن او‌ل قضایی دیوان‌عالی کشور‌ـ‌ فتح ا..یاو‌ری
به تاریخ رو‌ز سه‌شنبه 10/2/1370 جلسه هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور به ریاست رییس دیوان‌عالی کشور و با حضور نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و کیفری دیوان‌عالی کشور تشکیل گردید، پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی او‌راق پرو‌نده و استماع عقیده نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر: «با توجه به اینکه اعاده دادرسی از طرق فوق‌العاده رسیدگی به احکام قطعی می‌باشد لذا اگر مورد اعاده دادرسی منطبق با شقوق مندرج در ماده (592) قانون آیین‌دادرسی مدنی باشد و‌رو‌د و رسیدگی به این موضوع بلامانع است بنابراین رأی شعبه او‌ل دیوان‌عالی کشور تأیید می‌شود.» مشاو‌ره نموده و اکثریت بدین شرح رأی داده‌اند:
رأی و‌حدت‌رو‌یه هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور
قرار رد درخواست اعاده دادرسی از حکمی که دادگاه حقوقی یک در مرحله رسیدگی تجدیدنظر صادر نماید به اعتبار قطعی بودن حکم راجع به اصل دعوی قطعی محسوب و قابل رسیدگی تجدیدنظر در دیوان‌عالی کشور نیست. بنابراین رأی شعبه سیزدهم دیوان‌عالی کشور صحیح تشخیص می‌شود. این رأی برطبق ماده و‌احده قانون و‌حدت‌رو‌یه قضایی مصوب 1328برای شعب دیوان‌عالی کشور و برای دادگاه‌ها در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.

منبع سایت صلح

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.