حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Friday, 29 March , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 17810 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 19×
۲۰ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۳:۰۳
شناسه : 11076

جزئیات نظریهشماره نظریه : 7/99/552شماره پرونده : 99-3/1-552حتاریخ نظریه : 1399/05/15 استعلام :در پرونده حقوقی با موضوع مطالبه وجه دادگاه پس از رسیدگی حکم به محکومیت غیابی خوانده به پرداخت وجه خواسته را صادر نموده است خواهان پس از قطعیت حکم درخواست اجراییه نموده و دادگاه پس از صدور اجراییه و اخذ ضامن معتبر پرونده […]

پ
پ

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/99/552
شماره پرونده : 99-3/1-552ح
تاریخ نظریه : 1399/05/15

استعلام :
در پرونده حقوقی با موضوع مطالبه وجه دادگاه پس از رسیدگی حکم به محکومیت غیابی خوانده به پرداخت وجه خواسته را صادر نموده است خواهان پس از قطعیت حکم درخواست اجراییه نموده و دادگاه پس از صدور اجراییه و اخذ ضامن معتبر پرونده اجرایی تشکیل و در حین اجرای مشخص می‌شود که خوانده در زمان صدور رای فوت نموده بودند با توجه به اینکه در زمان تقدیم دادخواست خوانده در قید حیات بوده و در حین رسیدگی فوت کرده‌اند و دادگاه بدون اینکه اطلاعی از این قضیه داشته باشد رای محکومیت غیابی خوانده را صادر نموده است حال خواهشمند است بفرمایید: 1-وضعیت اجرایی صادره چگونه خواهد بود؟ 2-در صورتی که اجرایی مستند به ماده 11 قانون اجرای احکام مدنی ابطال گردد وضعیت رای صادره چگونه خواهد بود؟ 3-آیا می‌توان اجراییه را به وارث ابلاغ نمود تا در صورتی که احد از وراث به رای صادره اعتراض نماید نسبت به نقض رای و رسیدگی به طرفیت وراث اقدام شود؟ 4-در صورتی که ابلاغ رای به وراث صورت گیرد لکن اعتراضی از سوی ایشان واصل نشود ادامه عملیات اجرایی صحیح خواهد بود یا نه؟ 5-با توجه به اینکه رای صادره آیا شخص متوفی اساسا صحیح نبوده آیا می‌توان در اجرای ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری اقدام نمود.
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :
1-4 چنانچه در جریان رسیدگی، خوانده فوت نماید و دادگاه به دلیل عدم اطلاع از فوت وی حکم صادر کند، در این مورد ابلاغ حکم به فرد متوفی فاقد اثر قانونی است و مطابق ماده302 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، هیچ حکم یا قراری را نمی‌توان اجرا نمود مگر اینکه به طرفین یا وکیل آنان ابلاغ شده باشد. بنابراین مادام که رأی صادره به نحو قانونی ابلاغ نشود و مواعد قانونی و حق واخواهی و تجدیدنظرخواهی سپری نشود، به لحاظ عدم قطعیت، قابلیت اجرا ندارد و بدیهی است، اگر جانشین یا جانشینان خوانده متوفی به دادگاه معرفی و رأی صادره به آنان ابلاغ شود و ایشان در مهلت مقرر قانونی، حسب مورد واخواهی یا تجدیدنظرخواهی نمایند، وفق مقررات به آن رسیدگی و رأی مقتضی صادر می‌شود؛ ولی اگر ایشان واخواهی یا تجدیدنظرخواهی ننمایند، پس از قطعیت، قابلیت اجرا خواهد داشت؛ بر این اساس اجراییه که به نام متوفی تنظیم وابلاغ شده است، وفق ماده 11 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 باید باطل شود. 5- با توجه به لزوم ابلاغ رأی به ورثه و عدم قطعیت دادنامه و حق واخواهی و تجدیدنظرخواهی ایشان اعمال مقررات ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 منتفی است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.